گزیده‌ای از بیانات رهبر انقلاب درباره‌ی مصادیق لحظه‌نشناسی‌ها و لحظه‌شناسی‌ها در طول تاریخ.


 لحظه‌نشناسی‌ها:
۱. کار را در لحظه‌ی خود انجام ندادند
«لحظه را باید شناخت، نیاز را باید دانست. کسانی در کوفه دلهاشان پر از ایمان به امام حسین بود، به اهل‌بیت محبت هم داشتند، اما چند ماه دیرتر وارد میدان شدند»۱ «لحظه را نشناختند؛ عاشورا را نشناختند؛ در زمان، آن کار را انجام ندادند.»۲«عدّه‌ی توّابین، چند برابر عدّه‌ی شهدای کربلاست. شهدای کربلا همه در یک روز کشته شدند؛ توّابین نیز همه در یک روز کشته شدند. اما اثری که توّابین در تاریخ گذاشتند، یک هزارم اثری که شهدای کربلا گذاشتند، نیست! به‌خاطر این‌که در وقت خود نیامدند. کار را در لحظه‌ی خود انجام ندادند. دیر تصمیم گرفتند و دیر تشخیص دادند.»۳
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/18338/H/139010131114070755_18338.jpg

۲. شیخ به بالای دار رفت
«در صدر مشروطه علمای بزرگی بودند -که من اسم نمیآورم، معروفند- که اینها ندیدند توطئه‌ای را که آن روز غربزدگان طراحی میکردند؛ توجه نکردند که حرفهائی که اینها دارند در مجلس شورای ملىِ آن زمان میزنند، یا در مطبوعاتشان مینویسند، مبارزه‌ی با اسلام است؛ مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که میدانست و میفهمید – مثل مرحوم شیخ فضل‌اللَّه نوری – جلوی چشم آنها به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند؛ این اشتباهی است که آنجا انجام گرفت؛ این اشتباه را ما نباید انجام بدهیم.»۴

۳. پنجاه سال جلوتر بودیم!
«اگر آن روزی که بعضی از علما در مقابل خودکامگیهای رضاخان ایستادند، همه با آنها همراهی میکردند،