1.می گویند : ضعیف الجثه بود، برخلاف ظاهرش، برخلاف کارها و فعالیتهایش .

2.دوستش در درس ریاضی رد شده بود ؛ زار زار گریه می کرد.

3. شب بود وسرما . فقیری را دید،چیزی نداشت که به او بدهد، نمی توانست اورا به خانه ببرد. تا صبح با او توی سرما لرزید.

4.ریاضی درس می داد ؛ زیر چراغ برق ، کنار میدان .

 5.از همان جوانی فعال بود: برای ملی شدن صنعت نفت طومار درست می کرد،درحادثه 16 آذر حضور داشت، وقتی پانزده خرداد شد ، مبارزه مسلحانه را به کار پارلمانی ترجیح داد .

6.استاد گفت :«کراوات !». نَزَد. دو نمره کم کرد . شد هجده ، بالاترین نمره کلاس .